اعجاز غار ثور

حضرت خاتم النبیین صلى اللَّه علیه و آله هنگامى که در غار «ثور» در نزدیکى مکه منزل ‏کرده بود تصمیم گرفت به طرف مدینه حرکت کند، این غار در مکانى قرار گرفته بود که همواره محل عبور مرور کاروان و آمد و رفت چوپانان بود، مشرکین مکه موقعى که متوجه شدند که حضرت از مکه رفته است او را تعقیب کردند، با اینکه پیغمبر در غار ثور نشسته بود و کفار قریش را که دنبال او را داشتند می دید، لیکن خداوند جلو چشم آنها پرده کشید، و آنان قادر نبودند آن جناب را مشاهده بنمایند پروردگار عنکبوت را برانگیخت و دهان غار را پرده کشید، و حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله در پشت پرده عنکبوت از کید و مکر و حیله و نیرنگ مشرکین محفوظ ماند، کفار مکه از دسترسى به پیغمبر مأیوس شدند و نومید برگشتند. سید اسماعیل حمیرى شاعر معروف در این باره گفته:

حتى اذا قصدوا لباب مغارة             القوا علیه نسیج غزل العنکب‏
صنع الاله له فقال فریقهم:             ما فی المغار لطالب من مطلب‏
میلوا و صدّهم الملیک و من یرد             عنه الدفاع ملیکه لم یعطب‏

 در این هنگام خداوند متعال دو کبوتر وحشى را به در غار راهنمائى فرمود، و این دو کبوتر در این مکان جا گرفتند، موقعى که جوانان قریش از قبائل مختلف در حالى که هر کدام شمشیر و چوبى در دست داشتند نزدیک غار رسیدند، و مقدار چهل ذرع بین آنان و حضرت رسول فاصله بود، مردى از میان مشرکین با عجله بطرف غار رفت تا آنجا را تحت نظر بگیرد این مرد بلافاصله از طرف غار برگشت رفقایش پرسیدند چرا برگشتى؟ 

مى ‏خواستى درون غار را هم نگاه کنى گفت: در غار کبوترها را دیدم و فهمیدم که در درون آن کسى نیست، حضرت رسول در این وقت گفتگوهاى آنان را مى‏ شنید، و براى این دو کبوتر دعاى خیر فرمود، و براى آنها حقوقى معین کرد و این کبوتران در حرم آزاد مى‏ باشند و کسى حق تعرض به آنها را ندارد.

منبع:زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام / ترجمه إعلام الورى، ص‏33.

گفتگو با ملک الموت برای مهلت دادن به زن شیعه

عبدی کوفی می‌گوید: زنم به من گفت: «از ملازمت امام صادق علیه‌السلام محروم شده‌ام، اگر به حج می‌رفتم و به خدمت آن حضرت می‌رسیدم، سعادت عظیمی بود.» به او گفتم: «به خدا قسم که در دست من هیچ مالی نمی‌باشد.» گفت: «من مقداری زیور آلات و رخت زیادی دارم، آنها را ببر و بفروش.» پس من آنها را فروختم و اسباب سفر را مهیا کردم و حرکت کردیم. چون به مدینه رسیدیم او بیمار شد و روزی که داخل مدینه شدیم به مردن نزدیک شده بود. من خانه‌ای گرفتم و زنم را به آن حال گذاشته و به خدمت امام صادق علیه‌السلام رفتم. چون سلام کردم از حال او پرسید. گفتم: «او در حال احتضار بود که من به خدمت شما آمدم و شاید که الان مرده باشد.» امام صادق علیه‌السلام تاملی نموده و فرمود «آیا بخاطر این موضوع ناراحت هستی؟» گفتم: «بلی ای فرزند رسول خدا.» حضرت فرمود: «ناراحت نباش! حق تعالی او را شفا داد.» پس به خانه برگشتم و دیدم که صحیح و سالم نشسته است. به او گفتم: «بر تو چه گذشت؟» او گفت: «وقتی که تو رفتی من وقت مرگم شده بود، که ناگهان شخصی آمد و از من پرسید: «حالت چگونه است؟» گفتم: «اینک ملک الموت به قبض روح من آمده است.» گفت: «یا ملک الموت!» ملک الموت در جواب او گفت: «لبیک ای امام من!» او فرمود: «مگر حق تعالی به تو امر نکرده است که فرمانبردار ما باشی؟» ملک الموت گفت: «بلی! چنین است.» فرمود: «پس من به تو امر می‌نمایم که بیست سال دیگر به او مهلت بدهی.» ملک الموت گفت: «شنیدم و اطاعت کننده‌ام.» بعد هر دو از نزد من بیرون رفتند و آن شخص دو جامه و عمامه‌ای با مشخصات چنین و چنان پوشیده بود.» و نشانه‌های امام صادق علیه‌السلام را در آن موقعی که من در خدمت آن حضرت بودم را بیان کرد. پس ماجرای خود را با امام صادق علیه‌السلام و صحبتهای آن حضرت را به او گفتم و معلوم شد که آن لحظه‌ای که حضرت تامل کرد و بعدش فرمود که خدای تعالی او را شفا داد، مشغول صحبت با ملک الموت بوده است

منبع: کتاب عجایب و معجزات شگفت‌انگیزی از امام صادق علیه‌السلام

دستی که آتش جهنم به آن نخواهد رسید...

هنگامی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت. پیامبر با او مصافحه کرد و چون زبری و خشنی دست های او را احساس کرد از کارگر انصاری پرسید: چرا دست هایت اینچنین کوفته و خشن است؟سعد گفت: ای رسول خدا! با بیل و طناب کار می کنم و هزینه زندگی خانواده ام را تأمین می کنم، پیامبر دست او را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش جهنم به آن نخواهد رسید.مفاتیح الحیات، ص ۵۱۹، بخش برتری کارگران

شیطان و علی علیه السلام

حربه شیطان به خودش برگشت

روزى حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام براى انجام کارى ، یکى از غلامان خود را صدا زد. شیطان او را وسوسه کرد که جواب آن حضرت را ندهد. چندین بار او را صدا کرد، جواب نیامد! حضرت به جست و جو پرداخت . دید آن غلام پشت دیوارى دراز کشیده و مشغول خرما خوردن است .
آن حضرت فرمود: اى غلام ! مگر صداى مرا نمى شنیدى که جواب نمى دادى ؟ غلام عرض کرد: چرا. فرمود: چرا جواب نمى دادى ؟ عرض ‍ کرد: یا على ! مى خواستم تو را به غضب آورم ؟!
حضرت على فرمود: من هم کسى را که به تو دستور داد مرا به غضب آورى ، به خشم مى آورم . من شیطانى را که به نام ((ابیض )) است و تو را وسوسه کرد تا جوابم را ندهى و من هم از سر خشم تو را مجازات کنم به غضب مى آورم .
سپس فرمود: ((انت حر لوحه الله )) من تو را آزاد کردم ، تو را براى رضایت خداوند متعال در راه او آزاد نمودم .
شیطان نه این که نتوانست آن حضرت را به غضب آورد بلکه ایشان شیطان را به غضب آورد و بر آن ملعون مسلط شد.
ادامه نوشته

شب یلدا در فرهنگ مردم سیستان


به نقل از 
سیستانی ها ، واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است، ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و جشن بزرگی برپا می‌کنند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود....

ادامه نوشته

چرا روز اربعین فقط برای امام حسین علیه السلام تعیین شده؟؟؟

چرا فقط برای امام حسین علیه السلام روز اربعین تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله، مراسم روز اربعین نداریم؟

برای توضیح جواب این سوءال، به این مطالب توجه کنید:

۱٫ فداکاری های امام حسین علیه السلام، دین را زنده کرد و نقش او در زنده نگه داشتن دین اسلام، ویژه و حائز اهمیت است. این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت؛ چون زنده نگه داشتن دین اسلام است. گرامی داشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.

۲٫ مصیبت حضرت امام حسین علیه السلام، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است. مصیبت امام حسین علیه السلام، از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین علیه السلام بیش از امامان دیگر و حتی بیش از پیامبر اسلامصلی اللّه علیه وآله عزاداری می کنیم و مراسم متعددی برپا می کنیم.

۳٫ در ماه محرم سال ۶۱ق. امام حسین علیه السلام، فرزندان، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده، روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش، به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز، روز سختی برای خاندان پیامبر بود.

۴٫ دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام، قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین علیه السلام تلاش کردند تا حادثه کربلا، به کلی فراموش شود و حتی کسانی را که برای زیارت امام حسین علیه السلام می آمدند، شکنجه می کردند و می کشتند. در زمان متوکل عباسی، همه قبرهای کربلا را شخم زدند؛ مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین علیه السلام، منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها، از هر مناسبتی استفاده می کردند که یکی از این مناسبت ها، حادثه روز اربعین است.

۵٫ یکی از نشانه های موءمن، زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است که علامت های موءمن پنج چیز است؛ پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن۱ و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند.

۱٫ شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص ۵۴۵٫

زنان الگو از نظر قرآن

اگر انسان وارسته شد مى‏تواند الگوى دیگر انسانها قرار گیرد.

اگر مرد باشد الگوى مردم است نه مردان، واگر زن باشد باز الگوى مردم است نه زنان.

ادامه نوشته

ديدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى

۱۱ معجزه بعد از عاشورا

معتبرترین کتابها، احادیث و روایات معجزه هایی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانیکه راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.

ادامه نوشته

فرجام قاتلان امام حسین علیه السلام و یارانش + جدول

دهم محرم سال ۶۱ هجری، حادثه‌ عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیه‌السلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله علیه السلام برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمه‌تمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت ‌گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آۀه دفاع و حمایت کردند.
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلت‌بار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.

ادامه نوشته

۴ گام در همراهی با میت در شب اول قبر

پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است. این همان شب اولی است که او را دفن می کنند. اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی‌خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد.

در توصیه‌های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیه‌ی میت را بکنید. که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید.

ادامه نوشته

پیامی برای شیعیان....

مرحوم محدث قمى در وقایع روز یازدهم وقتی جناب سکینه3خاتون بدن بی سر پدر را در آغوش گرفت ؛ مى‏ نویسد:
در مصباح کفعمى است که سکینه خاتون گفت:
چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم حالت اغماء و بیهوشى براى من روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى‏ فرمود:
شیعتى مهما شربتم ماء عذب فاذکرونى    او سمعتم بغریب او شهید فاندبونى

چگونه بخوابیم تا از عذاب قبر در امان باشیم

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی‌تر بگیریم.

خواب نقش مهمی در زندگی داشته و سلامت بیداری ما نیز تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است. شاید اگر بدانیم که بدخوابی، بی‌خوابی و اختلالات خواب چه تأثیرات مهمی در زندگی ما دارد، این مقوله را جدی تر بگیریم شخصی که از سلامت جسمی برخوردار بوده و آداب خواب را رعایت کند هم خوب می خوابد و هم خواب های بد نمی بیند زیرا خواب های بد نیز غالباً از عوارض رعایت نکردن آداب خواب است.

ادامه نوشته

طلوع آفتاب

ابرهای رحمت باریدن گرفت، انوار حکمت تابش آغاز کرد، نوزادی آسمانی چشم به جهان گشود، دامان حمیده از تولد کودکی از آل یاسین سبز گشت، آسمان گل آذین و زمین بساط شادی گسترانید و ملائک به تماشای هفتمین ستاره تاب‏ناک امامت آمده‏ اند، ای شفیع روز جزا، ای کوه حلم و بردباری، ای بهترین خلق خدا و ای محبوب و همراز پدر، خوش آمدی!


ادامه نوشته

نحوه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر علیه السلام

ادامه نوشته

نحوه جان سپردن حضرت رقیه علیها السلام در خرابه شام

ادامه نوشته

بحران پیری

روز دانشجو

در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران مي‏آيد. نيکسون به ايران مي‏آمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عده‏اي دست گير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثه‏اي را پيش بيني مي‏کردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند. دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: "آقا ما چقدر بي عرضه هستيم. چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس مي‌شوند و هياهو در مي‌گيرد. تف به اين کلاس و تف به اين مملکت!" دانشکده فني به هم مي‌ريزد و در محاصره کامل نظاميان قرار مي‌گيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان در صحن طبقه اول به خون مي‌غلطند عده‌اي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت مي‌رسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو اعلام کرد: "عده‌اي از دانشجويان در کلاسهاي درس نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان مي‌دادند و پليس را مسخره مي‌کردند و اين باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان به پليس حمله کردند و مي‌خواستند اسلحه‌شان را بگيرند. پليس در قالب دفاع اين کار را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است." فرداي آن روز شاه تيمسار مزيني را براي دلجويي به دانشگاه مي‌فرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه کند. وي با خانواده‌هاي شهدا ملاقات مي‌کند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا عذرخواهي مي‌کند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بي‌گناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت گرديده است. 

موج وبلاگی ” دانشجوی بیدار “

وبلاگ خاش بیدار باهمکاری سایت همه با هم  جنبش دانشجویی به مناسبت ۱۶ اذر ماه  برگزار میکند :

شانزدهم آذر سال ۱۳۳۲  اگر چه از نگاه برخی از سیاسیون ادامه اعتراضات به کودتای بیست و هشتم

مردادو همچنین برقراری روابط رژیم ستم شاهی با غرب و خصوصا آمریکا بود ولی در اصل نقطه آغاز

بازگشت دوباره دانشجویان به ریشه و اساس ارزشهای اسلامی و همان مبارزه با استکبار جهانی بود ..

موج وبلاگی دانشجوی بیدار

.

آری ! ۳ دانشجوی دانشگاه تهران ، شهیدان مصطفی بزرگ نیا ، شریعت رضوی و احمد قندچی در

اعتراض به دخالت های انگلیس و آمریکا جنایتکار در امور ایران و سفر معاون رئیس جمهوری

وقت امریکابه همراهی سایر دانشجویان پیرو خط امام به پاخاستند و سینه خود را مورد هدف گلوله

های رژیم پهلوی قراردادندتا بار دیگر سندی از روح استقلال طلبی ، عدالت خواهی و آزادی خواهی

فرزندان این مرز و بوم برای همیشه در تاریخ ایران اسلامی ماندگار و جاودانه شود و روزی را به

نام روز دانشجو رقم زند .شاید آن زمانی  که سنگ فرش های  دانشکده فنی دانشگاه تهران به خون

۳ شهید رنگین شد کشورهای استکبارجهانی اصلا فکر آن را نمی کردند که این روز نقطه شروع

جنبشی خواهد شد که سالها در تاریخ ثبت می شود .

یکی از مباحث مطرح شده مهم در حرکت دانشجویان ۱۶ آذری سال ۱۳۳۲ ورود به جامعه و

اطلاع رسانی به مردم بوده است این اطلاع رسانی اینگونه بوده است  که دانشجویان چند روز قبل

از واقعه بزرگ ۱۶ آذر باحضور یافتن در میان اقشار مختلف مردم اطلاعیه های را در خصوص

رابطه گرگ و میش ، در بین مردم پخش کرده بودند  و به عنوان پیش قراولان یک حرکت عظیم

ایفای نقش کردند که یکی از دلایل مهم ماندگاری۱۶ آذر و ثبت در تاریخ ایران اسلامی نیز همین

ارتباط با بدنه و بطن مردم و جدانشدن از توده می باشد .

دانشجویان می بایست همواره این اقدام ۳ دنشجوی شهید ۱۶ اذر را سرلوحه کار خویش قرار دهند

و ازحرکاتی که از ریشه جامعه فاصله دارد دوری کنند و از حرکاتی که ریشه دار نیستند و راه به

جایی نمی برندفاصله بگیرند و از این نمونه های متضاد با اقدام دانشجویان ۱۶ آذر  در سال های

اخیر در کشور ما به وفوردیده شده است مثلا می توان به چند  نمونه بارز آن در ۱۸ تیر ۸۷ و یا

۱۶ آذر ۸۸  ،فتنه  ۸۸ و خصوصاً در سال ۸۴ در دو انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد و

جنبش های دانشجویی باید بیش از پیش مراقب باشند

که از اصل و ریشه خود که همان پیش قراول توده های مردم است دور نشوند که اگرغیر از این باشد

جنبش های آنان به اعتراضات بی ریشه ، کودکانه و بی هدف و شاید هم مخرب تبدیل می شود

و این اقدامات با روح استکبار ستیزی حرکت دانشجویان شهید ۱۶ آذر در تضاد و پارادوکس است .

تلافی  کردن ۱۶ آذر با ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین ( ع ) در تمام تاریخ

که همه ی خیزش های اسلامی منطقه برخواسته از این مکتب حسینی است و اتفاق ۱۶

آذر نیز برگرفته از این مکتب بود که این نقطعه عطفی برای با بصیرت و هوشیار بودن دانشجویان

این مرز و بوم است .

موج وبلاگی “دانشجوی بیدار” در راستای گرامیداشت ۱۶ اذر  روز دانشجو وهمچنین

برای تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان (عج) به رشته تحریر درامده است.

از کلیه وبلاگ نویسان ارزشی دعوت می شودتا  در این موج وبلاگی  گام موثری را برداشته

و آثار خود رابه ایمیل   info@baham91.irارسال نمایید .

آثار ارسالی باید در یکی از قالب های( مقاله ،  پوستر ، شعر ، جملات کوتاه ، دلنوشته ، خاطره ، فیلم

و صوت ‘یادداشت ) باشد، منتظر اثارزیبای شما هستیم.

شما نیز می توانید لینک مطلب  نوشته در وبلاگ خود را به قسمت نظرات همین پست ارسال نمایید تا

در سایت همه با هم انتشار یابد .

رندانِ شب‌خیز

شب عاشورا یكى از سخت‏ترین شبهایى بود كه بر اهل بیت علیهم السلام گذشت، شبى بود كه رنجها و سختیها، بلاها و مصیبتها از یك طرف و از طرفى آزمایشها و آینده بسیار تاریك و وحشتناكى كه گرداگرد آنان فرا گرفته بود و پیوسته آژیر خطر روح لطیف و نازك كودكان را سوهان مى‏ كشید، سنگدلى بنى امیه و پیروانشان تمام راهها و روزنه‏ هاى امید به حیات را بسته بود، صداى ضجه و ناله زنها، و فریاد جانسوز العطش كودكان و نگرانى بسیار رنج آور همه فضا را پر كرده بود.


ادامه نوشته